اقیانوس

سفر

به کناره های تن ات

که از گرمی، شور شده و از شوری

به تلخی میزند

بوی اقیانوس را به خاطرم می آرد





ماه کامل ،جان ات را بالا می آرد هر شب

تا خورشید دم صبح

زیر پوست ات

طلا بریزد



و باز غروب که می شود

خلایق نگاه ات می کنند و نمی دانند

سرخی رخسارت

از شرمیست که تا خاموشی خورشید با تو خواهد بود

نه از هراس شب راهزن

- که در محاق اش طغیان تنها گریزت می شود-

من اما می دانم


چشمهایم را در شوری ات

باز نگه می دارم...

و دست هایم را به تیزی داس ماه می آویزم


مگر شبی

رسم معهود را فراموش کند

و دست از جان شیفته ات بشوید.

"5"

فکر می کنم گاهی نامه های کوتاه از ساعتها حرف زدن بیشتر حرف می زنند
می دانی؟
هر کدام از ما گمان می کنیم که در دنیایی زندگی می کنیم که در آن تنها یک زمان حاکم است .
و از یاد می بریم که در درون ما -درون من... درون تو- زمانهای بی شماری وجود دارد
و هر کدام از این زمانها به تنهایی می توانند یک دنیا را به وجود بیاورند
یک چیزی بهم می گوید تو هم گاهی این را احساس کرده ای که در دنیایی زندگی می کنی که شاید فردا ندارد
یا در دنیائی که فقط بر روی یک گذشته یا یک خاطره شناور است.
یا حتا دنیائی که گرفتار نظم و ساعت و دقیقه هاست..
دقیقه هائی که گاه چنان بی امان می گذرند که گوئی گرمای آغوش- بی آنکه یکی بخواهد بگوید آآآااا- ذوب می کند و گاهی چنان کشنده که نمی خواهی به عقربک های ساعت نگاه کنی مبادا نیش شان تا اعماق قلب و روح ات نفوذ کند........
شاید من آهسته و بدون اینکه تو خیلی متوجه شده باشی لمس ات کرده ام اما فکر نمی کنم کار اشتباهی بوده باشد ....
زمان خیلی چیزها را به نمایش خواهد گذاشت. فکر می کنم گفته بودم که به نشانه ها اعتقاد دارم... چون همیشه راست گفته اند حتا وقت هائی که فکر می کرده ام خیالاتی شده ام
برای من "بی درنگی" ها و "بعد " ها همیشه یک وجه اشتراک داشته اند.
اگر بخواهی چیزی را بارها و بارها و بارها بررسی کنی زندگی دیگر قابل اطمینان نیست و اگر زندگی قابل اطمینان نباشد
چه اتفاقی خواهد افتاد؟
می توانی بگویی
تو
به
من؟
بگو
اگر می توانی
Escape "II"

You've been down too long in the midnight sea,whats becoming of me,
ride the tiger, you can see his strips but you know he isnt amiss
you know what i mean

gotta get away Holly driver

I was straight from hell
but you never could tell
cause you were blinded by my light

gotta get away Holly driver

I could crack your brain with my magic hellish pain and turn a paler shade of white
don't afraid! just

gotta get away holly driver

when you heard the voice from above you got just a choice
but you'll never be riding on the gypsy
I'm the Gypsy straight from hell
with burning fingers and luminous eyes catch angles body's from stories tell !

gotta get away holly driver

you need to have a little sin
to get ride of what you've been
I'm ringing ....I'm singigng..... to riding!
like the eyes of a cat in the dark something is coming for you
you can't hide in the sun or shadows
or drown in shallows
its Vale with a shade of pale

gotta get away between the velvet lies
there's a truth thats hard as steel
faith and beleive. Heaven or hell
I have to tell

gotta get away holly driver