«شکست»


از تمام نزدیک ها نزدیک تر بودی با تمام دوری ات
حالا از تمام دور ها دورتری با همه ی نزدیکی ات
پرده کنار رفت
جغرافیای نا گسستنی ات در چشمم
چهل تکه شد

دور شدی
وبا دوری ات پائیز مرد
پائیز من بودم که با تمام رنگهای زنده ام
مرا کشتی و آرام خوابیدی
و با خواب تو
منظومه ی شمسی را آب برد با اشکهای من

در گرداب فاصله ها آب می شوم
تو دروغ می گوئی
من مکافات می شوم...



چهل و پنجم/پائیز/1387

تهران دلگیر
1 Comments:
Blogger shafagh said...
bayad che kard?hich
hich
fasele dar negahe mast be ham na dar makan
fasele dar sedaye mast ke hozoori daresh nist o....