دلتنگی هایم برای زویا سر نمی شود...
هنوز 12 روز دیگر مانده تا برگردد.
بخواب قشنگم و صبح از پنجره ی اتاقت زمینهای گلف را تماشا کن... برو توی حوض آرزوها هی سکه های ریز و درشت بینداز
شهر سوخته را تماشا کن و برو توی عالم هپروت
برو مرکز خرید های جور واجور
و تمام پولهای آن گامبوی بد را که تنهات گذاشته توی رم و رفته هامبورگ را بریز توی جیبهای دست فروش های ایتالیائی....
هی حالش را بگیر و نگذار خوب بخورد و خوب بخوابد.. حالا که دلت را می شکند و می خواسته از پاریس مثل عقده ای ها اصلاً خود نمایندگی لانکوم را برای بعضیها که گاهی پی پی را از گوشت کوبیده تشخیص نمی دهد سوغات بیاورد.... برو توی بار هتل هی آیریش کافی بخور ..

کنسرت شجریان هم رفتیم!
جای شما سبز
ای بر هر چه مرد چاق و بی قواره است لعنت!
پسرهای میلانی بهترند نه زویا؟!
یا مثلاً همین مو فرفری های بلند قد که فقط بلد هستند دست و پا شکسته ساکسیفون بزنند و بعدش هم هی خط و نشان برای بعضی ها بکشند که: وایستا پات برسه تو این خراب شده...تکلیفتو روشن می کنم...
...
زود برگرد.... خواستنی مهربان.... من
2 Comments:
Anonymous Anonymous said...
Good design!
[url=http://ufolbqfr.com/amzf/ibrx.html]My homepage[/url] | [url=http://dpkvfaik.com/lkji/wcqj.html]Cool site[/url]

Anonymous Anonymous said...
Nice site!
http://ufolbqfr.com/amzf/ibrx.html | http://thzeepre.com/ngjn/jnko.html